حمیدکوچولوحمیدکوچولو، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

حمید کوچولوی عزیزم

ماه خوب مهر

همون طور که بهتون قول داده بودم اومدم...   مهر ماه ماه خوبی بود برامون .چون اتفاقای خوبی برامون داشت . اول این که 28 مهر وبلاگمون یک ساله شد...هورااااااااا. وای باورم نمیشه که یک سال گذشت. دوم 28 مهر حمید وارد 18 ماه شد ...   سوم :29 مهر تولد همسرم بود... منم به مناسبت همین روز یه کیک خوشمزه پختم که عکسشو میزارم ببینید . بزارین یکم از حمید بگم... تو همین ماه ماشالا چند تا دندون باهم در اورد. دندون 3و4 فک بالا هر دو طرف و دندون آسیاب فک پایین. از کاراش بگم که ماشالا خونرو زیرو رو میکنه.همش رو ی میز میره و با ماکرو فر بازی میکنه ماشین بازی و دوچرخه سواریو که عاشقشه تا سوار...
30 مهر 1392

سفر مشهد

سلام پسر ناناز شیطون خودم.. میدونی چند وقت که پست جدید نزاشتم ... از بس که تو شیطونی و به همه چی کار داری. الانم تا خوابی اومدم سریع بنویسم و برم. از طرف اداره بابایی یه سوییت تو مشهد بهمون دادن که قرار شد 7مهر حرکت کنیم و چهار  شب اونجا باشیم. برای من که حس خیلی خوبی بود چون چند سالی میشد که این سعادت نصیبم نشده بود قرار شد این بار با قطار مسافرت کنیم ... من که با وجود تو قطارو به ماشین بیشتر ترجیح میدادم. خلاصه یکشنبه به اتفاق مادر جون و عمه سمیه همراهان همیشگی راهی مشهدمقدس  شدیم.البته یادم رفت خاله مرضیه هم با هامون بود که جا داره ازش خیلی تشکر کنم ...
27 مهر 1392
1